جمعه روز خوب خدا
جمعه همیشه یکی از روز های خوب خداست . تا عصر در خانه بودیم به بکارهای متفرقه سرو سامان میدادیم اکثر با اینترنت مشغول و در دنیای مجازی سیر و سیاحت و چه جالب دنیایی است این دنیای مجازی .
بهر حال بعد از نهار استراحتکی کردیم و به دعوت دوستی قدیمی به طرف دشت گوردیان راه افتادیم و چه زیباست این دشت که تا چندی پیش ، سنگلاخی بیش نبود . بواقع نیز این رود با عظمت و پرخروش نعمت بزرگی است که خداوند در حق ما ارزانی داشته است و ما باید شکر گزار چنین نعمت پر برکتی باشیم . ارس واقعا ً معادل است با زندگی .
در بین راه دوست مان را ملاقات کردیم البته ما دیر کرده بودیم ، باغ بزرگیست با انواع میوه ها ، زردالو ، گیلاس ، سیب ، گلابی ، بادام ، گردو . ... ولی سرمای نابه هنگام امسال بعضی از درختان مانند گیلاس ( همه میوه های گیلاس را ) و زردالو ودرختان دیگر راهم خسارت وارد کرده بود ولی باز هم وفور نعمت بود درختان پر از میوه .
ردیف درختان منظره زیبایی به دشت و تپه های داده بود و ما چون همیسشه محسور این زیبایی ، زیبایی که هیچ نقاشی قادر به ترسیم آن نیست .
نزدیک غروب از دوست عزیز بزرگوار که همیشه مارا شرمنده اعمال نیکش کرده ، خداحافظی کرده و بسوی شهر راه افتادیم و در بین راه از نمایشگاه عشایر قشقایی هم که در پارک شهر هادیشهر برپا بود دیدن و مختصری خرید کردیم این چندمین بار بود که از این نمایشگاه دیدن میکردم و تصاویری هم در اینجاقرار داده ام . امروز آخرین روز این نمایشگاه است . و دیر هنگام ما بطرف منزل راه افتادیم .
عکس رودخانه ارس